بزرگوار خدایا به حق چار کتاب
به نالههای پریشان و چشمهای پر آب
به حق آن دلِ بشکسته کز سرِ سوزی
کشیده در دل شب نالهای به بستر خواب
به حق طفل یتیمیکه هر چه مینگرد
نه مهر مادریش هست و نه ترحم باب
به حق مرد فقیری که چون به خانه رود
به حیرت است چه گوید به زن و بچه جواب
به گردنی که به ناحق اسیر زنجیر است
به تشنهای که دوان است ره بَرَد به سراب
به حق شاه شهیدان و جان به حق دادن
به حق ختم رُسُل آن شفیعِ روزِ حساب
تو را قسم که بیامرز سربه سر ما را
به حق شاه ولایت علی اولوالالباب
پیغام آشنا (عبدالرسول نوبخت)